Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-09@01:22:34 GMT

حاج‌مهدی عراقی یک‌داش‌مشتی و اسلام‌شناس واقعی بود

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۸۲۰۹۷

حاج‌مهدی عراقی یک‌داش‌مشتی و اسلام‌شناس واقعی بود

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: مراسم رونمایی از کتاب «مهدی عراقی را بکش» نوشته سید مصطفی حسینی و عبدالرضا نعمت با حضور محسن رفیقدوست، عزت‌الله مطهری (شاهی)، حسام عراقی فرزند حاج‌مهدی عراقی، ابوالفضل توکلی بینا، سعید کرمی مدیر انتشارات سروش و جمعی از علاقه‌مندان به کتاب و فرهنگ در سالن اجتماعات خبرگزاری مهر برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سید مصطفی حسینی یکی از نویسندگان کتاب در ابتدای این مراسم گفت: پایه اصلی کتاب، مصاحبه‌های مستند تلویزیونی «یکه‌سوار» و فیلم مستند سینمایی «مهدی عراقی را بکش» هستند. مستند تلویزیونی «یکه سوار» در سال ۱۳۹۸ و مستند سینمایی «مهدی عراقی را بکش!» ساخته شد که در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شد.

وی افزود: من از همسر شهید عراقی پرسیدم که چه شد ایشان به شهادت رسید و در پاسخ بلافاصله شنیدم سید مهدی عراقی امام حسین (ع) را خیلی دوست داشت و دوست داشتنش واقعی بود. به نظر من این مراسم و رونمایی‌ها تعارف و تشریفات خوبی هستند اما روزی تمام می‌شوند. ما در ساخت مستند «حاج مهدی عراقی» عهدشکنی از دوستانمان دیدیم که باعث تأسف شد درحالی‌که وفای به عهد یکی از ویژگی‌های بارز شهید عراقی بود.

این پژوهشگر گفت: شهید عراقی ویژگی بارزی دارد و آن ویژگی، فرهنگ جوانمردی و لوتی‌گری‌اش است که باعث برجسته‌شدنش می‌شود و درواقع معنی دین هم همین است چون خیلی از عبادات و کارها را خیلی‌ها انجام می‌دهند اما مردانگی و لوتی‌گری، ویژگی همه نیست.

در بخش دوم این نشست دقایقی از مستند سینمایی «مهدی عراقی را بُکش» پخش شد.

سخنران بعدی این مراسم محسن رفیقدوست بود که گفت: افتخار من این است که فرزند سیاسی حاج مهدی‌ام. از اول مبارزه و وقتی که به زندان افتاد و می‌شد به ملاقاتش رفت تا بعد از انقلاب، واقعاً به عنوان یک استاد به شدت دوستش داشتم. او هم ذوالابعاد بود و هم جامع‌الاطراف و نتوانستم در دوستانم فردی به جامعیت حاج مهدی را شناسایی کنم. او یک داش‌مشتی بود که اسلام‌شناس واقعی هم بود.

حاج مهدی پس از پایان جلسه گفت «بعد از این جلسه می‌خواهیم جلسه دومی داشته باشیم که این جلسه در کوره‌پزخانه‌های اطراف شهر برگزار می‌شود. می‌خواهیم برویم پیش فقرا. حالا مَردها بیایند» وی افزود: وقتی حاج مهدی عراقی شهید شد منتظر بودم ببینم امام خمینی (ره) چه می‌گوید؛ «مُردن در وقت خواب برای او کم بود» و واقعاً همین‌طور بود. حاج مهدی عراقی بیست‌مَرد بود. اینکه می‌گویم جامع‌الاطراف، به این دلیل است که در هر طیفی که وارد می‌شد، جا داشت. بین ورزشکارها، مبارزان، سیاسی‌ها و … تکه کلام معروفش هم «مَرده و قولش» بود.

وزیر سپاه در سال‌های ابتدایی انقلاب گفت: یک‌بار بحث بودجه برای مبارزه پیش آمد و حاج مهدی پس از پایان جلسه گفت «بعد از این جلسه می‌خواهیم جلسه دومی داشته باشیم که این جلسه در کوره‌پزخانه‌های اطراف شهر برگزار می‌شود. می‌خواهیم برویم پیش فقرا. حالا مَردها بیایند». حاج مهدی عراقی عامل بود و به چیزی که می‌گفت، عمل می‌کرد. در اولین دیدار من با امام خمینی (ره) که با حضور حاج مهدی و ابوالفضل توکلی‌بینا انجام شد، نگاه‌های امام به حاج مهدی باعث شد آرزو کنم روزی برسد امام به من هم این‌طور نگاه کند. او حاج‌مهدی را با عشق نگاه می‌کرد. می‌دانم که در قشر روحانیت، امام (ره) آقای هاشمی رفسنجانی را خیلی دوست داشت؛ بیشتر از خیلی‌ها اما در غیر روحانی‌ها می‌دانم که شخصیت مورد علاقه‌اش حاج مهدی عراقی بود.

رفیقدوست گفت: اوایل انقلاب یک‌بار به خدمت حضرت امام (ره) رسیدم و مشکلی را مطرح کردم. ایشان گفت: «این مشکل را به حاج مهدی گفته‌اید؟» امام، شخصیت شهید عراقی را قبول داشت. شهید عراقی هم با وجود هر شرایطی که پیش می‌آمد، از اصول نمی‌گذشت. اما سختی شرایط را به راحتی تحمل می‌کرد. من با او در زندان نبودم و وقتی آزاد شد، زمان دستگیری من رسید. در این‌باره سعی کنید از عزت‌شاهی سوال بپرسید. این عزت را رها نکنید! او خیلی مرد است!

عزت‌شاهی در پاسخ رفیقدوست گفت: آن کارها، غرور جوانی بود که رفیقدوست در پاسخ به وی با خنده گفت: فرقی نمی‌کند، فیل مُرده و زنده‌اش یک‌قیمت دارد.

در ادامه رفیقدوست گفت: همه اقشار مبارز، از کمونیست، ملی‌گرا و مذهبی از این‌که حاج مهدی عراقی از زندان آزاد شد، خوشحال بودند و می‌گفتند خیلی از دعواها و جنجال‌ها که پیش آمدند، در صورت حضور حاج مهدی رخ نمی‌دادند. او شخصیت حسابگری بود و برای همه کارها محاسبه داشت؛ مفسری بود که تفسیرهایش را خیلی‌ها نداشتند.

وی در پایان سخنانش گفت: روز ۱۶ یا ۱۷ بهمن امام (ره) مهندس بازرگان را به نخست‌وزیری منصوب کرد. من از خیلی پیشتر با مهندس بازرگان مشکل داشتم یعنی ایشان را قبول نداشتم. امام (ره) از سال ۴۰ به بعد، پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، آیت‌العظمی بود و از سال ۵۶ هم مردم به او امام می‌گفتند. وقتی آقای هاشمی حکم نخست‌وزیری بازرگان را خواند، ایشان پشت میکروفن آمد و گفت «حالا که آیت‌الله خمینی…» من عصبانی شدم و حرف نامربوطی زدم. حاج مهدی عراقی نزدیک من آمد و با اشاره به بازرگان گفت «این آقا، حکم از آقا دارد، خودت را فراموش کن و تا وقتی که حکم دارد، احترامش را نگه دار!» حاج مهدی واقعاً ذوب در امام (ره) و ولایت بود و سر تشکیل سپاه به من گفت «حواست جمع باشد این سپاه باید سپاه حسینیِ خمینی باشد».

سخنران بعدی این مراسم عزت‌الله مطهری (شاهی) بود که با بیان خاطرات دوران مبارزه و دستگیری‌اش گفت: اگر شرایطی را که دستگیر شدم با ساعتی که در بیمارستان به هوش آمدم مقایسه کنم، می‌بینم اولش چیز دیگری بود و بعدش چیز دیگری شد. من ۷ گلوله خوردم ولی به خاطر علاقه‌ای که به دین و آئین داشتم، وقتی بیهوش می‌شدم، فریاد می‌زدم «حسین آمدم حسین آمدم!» و به خاطر همین فریادها یک ماه کتک می‌خوردم. چون از من می‌پرسیدند این حسین کیست که صدایش می‌زدی؟ و من هرچه می‌گفتم منظورم امام حسین (ع) بوده، بازجوها می‌گفتند «مگر مویز بدون دسته می‌شود؟ تو چه‌طور امام حسین را بدون امامش صدا می‌زنی؟ مگر پسر خاله‌ات است؟» هرچه قسم می‌خوردم که به‌خدا منظورم امام حسین (ع) بوده، آنها باور نمی‌کردند و می‌گفتند مگر تو مسلمانی؟ اما لحظه‌ای که پس از ۱۰ ساعت در بیمارستان به هوش آمدم و دیدم مأمورها و بازجوها دور و برم را گرفته‌اند، چنان از خودم متنفر شده بودم که اگر با آن روحیه وارد فضای بازجویی می‌شدم، شاید بزرگترین خائن به انقلابی‌ها می‌بودم چون ارتباطات زیادی داشتم و می‌توانستم همه را لو بدهم. موقعی که به هوش آمدم با خدا دعوا کردم که چرا من شهید نشده‌ام. بازجوها هم با نیش و کنایه می‌گفتند «کارَت اشتباه بوده که خدا قبولت نکرده، حالا ما می‌کُشیمت که اگر می‌خواهی به بهشت بروی، الان بروی». من این حرف‌ها را می‌گویم چون دیگر آخر عمرم است.

لحظه‌ای که پس از ۱۰ ساعت در بیمارستان به هوش آمدم و دیدم مأمورها و بازجوها دور و برم را گرفته‌اند، چنان از خودم متنفر شده بودم که اگر با آن روحیه وارد فضای بازجویی می‌شدم، شاید بزرگترین خائن به انقلابی‌ها می‌بودم چون ارتباطات زیادی داشتم و می‌توانستم همه را لو بدهم این مبارز سال‌های پیش از انقلاب گفت: وقتی به هوش آمدم دکتر به بازجوها گفت خطر رفع شده اما عجله نکنید. من هم در همان‌حال روی تخت بیمارستان گفتم «می‌خواهم دو رکعت نماز بخوانم» که آنها در جواب گفتند «مگر تو مسلمانی؟» در نتیجه جر و بحثی که با آنها داشتم، گفتند «هر غلطی می‌خواهی بکن!» و من هم که نه آب و نه خاک در اختیارم گذاشته بودند، همان‌طور تیمم کرده و روی تخت شروع به نماز خواندن کردم اما ای‌کاش با همان شرایط روحی می‌رفتم و خیلی چیزها را نمی‌دیدم. به هرحال در همان‌شرایط به خدا گفتم «هر کاری از اول عمر کرده‌ام، به خاطر تو بوده؛ اگر اشتباه هم بوده، به خاطر تو بوده. حالا که می‌خواهی من را با این شرایط ببینی، حرفی ندارم اما من هم می‌خواهم با تو بده‌بستان کنم. می‌خواهم به من تحملش را بدهی و آبرویم را نبردی تا روسپید از این ماجرا بیرون بیایم» همه این حرف‌ها را به عنوان نماز در دلم می‌گفتم و همه این حالات درونی ۵ دقیقه طول نکشید. در نتیجه مَنی که تا پنج‌دقیقه پیش، یک دیگ زودپز بودم و جوش و خروش داشتم، حالا داشتم سر به سر بازجوها می‌گذاشتم و باکی از آن‌ها نداشتم. تا ۴۸ ساعت اولی که از دستگیری‌ام گذشت، نشانی خانه‌ام را ندادم و بار هشتم بود که پس از هفت آدرس اشتباهی، در نهایت نشانه خانه‌ام را دادم.

وی گفت: تا مدت‌ها همه اتهاماتی را که خیلی‌ها گردن من می‌انداختند، می‌پذیرفتم. می‌گفتم بله من این کار را کرده‌ام. اما اقدام مسلحانه علیه رژیم شاه را نمی‌پذیرفتم. فقط می‌گفتم من پخش‌کردن کتاب، رساله و اعلامیه را می‌پذیرم؛ تا سال ۵۴ که وحید افراخته دستگیر شد، من اتهام اقدام مسلحانه را رد می‌کردم اما وقتی افراخته روی من اعتراف کرد، حکم چهار سال انفرادی و شش اعدام برایم صادر شد. در شروع بازجویی‌ها هم شش ماه من را به تخت بسته بودند که در آن مدت، از حمام خبری نبود و در طول روز فقط می‌توانستم یک‌بار به دستشویی بروم.

عزت شاهی در بخش دیگری از سخنانش گفت: من خجالت می‌کشم درباره حاج مهدی عراقی صحبت کنم. از سال ۴۲ که نامش را شنیدم، او را شناختم. باید این را بدانید که بحث تغییر حکومت شاه از سال ۵۰ به بعد و با تبعید امام خمینی (ره) شروع شد و تا پیش از آن خیلی‌ها از جمله خیلی از مذهبی‌ها صرفاً به رعایت ظواهر اسلامی راضی بودند. در آن زمان تعداد مشروب‌فروشی‌ها از کتابفروشی بیشتر بود. بعضی از مراجع هم معتقد بودند همانطور که کندوی عسل ملکه دارد، مملکت شیعه هم باید شاه داشته باشد. حاج‌مهدی عراقی سر ماجرای ترور حسنعلی منصور به اعدام محکوم شد که حکمش به حبس ابد تخفیف پیدا کرد و برای گذراندن حکم به زندان قصر آمد. مدتی را هم به برازجان تبعید شد اما بعد دوباره به زندان قصر برگشت. با توجه به حالت نیمه‌بایکوتی که زندانیان دیگر برای حاج مهدی عراقی و دوستانش برپا کردند، زندان برایشان سخت بود. اینها پیر و سن‌وسال‌دار بودند و نیروهای مجاهدین خلق و دیگر مبارزها، جوان. اما تنها کسی که با جوان‌ها ارتباط داشت و با آنها سروکله می‌زد، حاج مهدی بود. سر مسئله اعتراض زندانیان به کیفیت غذا هم نماینده آنها در آشپزخانه شد تا از کیفیت و سلامت غذا مواظبت کند.

بحث تغییر حکومت شاه از سال ۵۰ به بعد و با تبعید امام خمینی (ره) شروع شد و تا پیش از آن خیلی‌ها از جمله خیلی از مذهبی‌ها صرفاً به رعایت ظواهر اسلامی راضی بودند. آن زمان بعضی از مراجع هم معتقد بودند همانطور که کندوی عسل ملکه دارد، مملکت شیعه هم باید شاه داشته باشد این مبارز پیش از انقلاب در پایان سخنانش گفت: حاج‌مهدی با اخلاق خوب خود، با جوانترها می‌جوشید، می‌گفت و می‌خندید و پاتوقش در اتاق ۳ بند ۲ زندان بود که پاتوق مجاهدین خلق بود. آنها سعی می‌کردند حاج مهدی را داشته باشند. از سال ۵۶ که با رویکردِ دادن آزادی‌های نسبی به مردم، تعدادی از زندانی‌ها را به قید تعهد آزاد می‌کردند، جشن سپاسی راه افتاد که ۷۰ زندانی در آن شرکت و از شاه تشکر کردند. حاج مهدی با چنین برنامه‌ای مخالف بود و در نتیجه تقاضا کرد جایش را عوض کنند.

در پایان این مراسم ابوالفضل توکلی بینا به بیان خاطرات خود از حضور امام خمینی (ره) در پاریس و دهکده نوفل‌لوشاتو پرداخت و به نقش سیدمهدی عراقی در سازماندهی حضور امام خمینی (ره) در آن مکان و سپس بازگشت به ایران پرداخت.

سعید کرمی مدیرعامل انتشارات سروش هم با تقدیر و تشکر از مبارزان دیروز چون عزت شاهی، محسن رفیقدوست و گرامیداشت یاد و خاطره سیدمهدی شجاعی، بر گسترش گفتمان انقلاب اسلامی و انتشار خاطرات و مستندات مربوط به تلاش‌هایی که منجر به پیروزی انقلاب شدند، تاکید کرد.

رونمایی از کتاب «مهدی عراقی را بکش» آخرین قسمت این برنامه بود.

کد خبر 5301965 صادق وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: رونمایی کتاب مهدی عراقی سیدمصطفی حسینی محسن رفیقدوست انقلاب اسلامی ایران انتشارات سروش کتاب مهدی عراقی را بکش عزت الله مطهری عزت شاهی ترجمه کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران معرفی کتاب معرفی نشریات انتشارات سروش اربعین حسینی تازه های نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراسم عزاداری حیدر رحیم پور ازغدی سید مهدی شجاعی دفاع مقدس جنگ تحمیلی مهدی عراقی را بکش حاج مهدی عراقی هوش آمدم امام خمینی شهید عراقی امام حسین عزت شاهی خیلی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۸۲۰۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قرایی مقدم، جامعه شناس: فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا می‌کند/ نمی‌توانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید

پایگاه خبری جماران: یک استاد جامعه‌شناسی با تأکید بر اینکه نسل جوان امروز مرحله سنت‌خواهی را پشت سر گذاشته است، گفت: ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاورده‌ایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمی‌روند؛ برای اینکه وقتی متولد می‌شوند در گوش آنها اذان می‌گوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) می‌گذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا می‌آید؟ همین جوانان می‌آیند. بنابراین، من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بی‌طهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما می‌توانید از طریق برنامه‌های تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با امان‌الله قرایی مقدم را در ادامه می‌خوانید:

تحلیل شما به عنوان استاد جامعه شناسی در خصوص برخورد انتظامی با پدیده‌های اجتماعی چیست؟ فرمانده انتظامی کشور در سخنرانی‌های مختلف تأکید کرده که موضوع حجاب را فرهنگی و اجتماعی می‌بینیم، نظر شما در این خصوص چیست؟

هم فرهنگ مال جامعه است و هم جامعه مال فرهنگ است. یعنی همه چیز از فرهنگ است و به فرهنگ بر می‌گردد؛ اما فرهنگ را جامعه به وجود می‌آورد. لذا این حرف درست هست ولی منظورشان این است که فرهنگ جزء ارزش‌های دینی و اعتقادی است. دین از فرهنگ جدا نیست؛ دین، اعتقادات و باورها اصل فرهنگ است. یعنی ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی همه چیز جامعه است اما همان طوری که در کتاب «انسان‌شناسی فرهنگی» نوشته‌ام، این فرهنگ به تناسب زمان و مکان تغییر می‌کند. یعنی فرهنگ سالم نیست و متحول می‌شود.

ارزش‌های فرهنگی «لایتغیر» نیستند

امروز بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی و حتی اعتقادی ما عوض شده است. البته فکر نکنید که ما ارزش‌ها و باورهای سنتی را نداریم؛ داریم، ولی کمرنگ‌تر شده است. بنابراین اینکه بگوییم ارزش‌های فرهنگی «لایتغیر» هستند، درست نیست. برای اینکه جامعه نشان داده تمام فرهنگ‌ها نشان داده‌اند که بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی و اعتقادی به تناسب زمان و مکان تغییر کرده است. بنابراین اگر منظورشان این است که تغییر نمی‌کند یا خط قرمز است و ما از آن نمی‌گذریم، از نظر علمی درست نیست.

چنانچه در زندگی اجتماعی ما می‌بینید بسیاری از هنجارها و رفتارها، باورها، آداب و رسوم و سنت‌های مردم تغییر پیدا کرده است. به همین دلیل بنده معتقدم که مسأله حجاب تغییر خواهد کرد و ما هم ناچار هستیم که بپذیریم. یعنی با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی که هر لحظه صورت می‌گیرد، به خصوص در جهان امروز که فضای مجازی، اینترنت، ماهواره‌ها، دوستان و همسالان، محل زندگی و سایر موارد به شدت تأثیرگذار هستند.

نسل جوان امروز مرحله سنت‌خواهی را پشت سر گذاشته است

امروز به قول مارشال مک‌لوهان جامعه‌شناس ارتباطات جمعی و هارولد لاسول آمریکایی، دیواری وجود ندارد و دیوارها فروریخته است. بنابراین، بنده معتقدم که نسل جوان امروز به قول دیوید رایزمن، مرحله سنت‌خواهی را پشت سر گذاشته است. یعنی امروز دیگر جوانان ما سنت‌خواه و سنت‌طلب نیستند و به همه چیز پشت پا زده‌اند. به خصوص نسل دهه هشتادی‌ها مرحله سنت‌خواهی را پشت سر گذاشته و خودمختار و خردگرا شده؛ یعنی از عقل، دانش، فهم و درک خودشان پیروی می‌کنند.

 

بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود

اگر هرکسی از عقل و دانش خودش پیروی کند و سنت‌ها را کنار بگذارد، باعث هرج و مرج در جامعه نمی‌شود؟

سؤال شما باید این باشد که ما برای اینکه ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی، ملی و میهنی را انجام بدهیم، چه کار کرده‌ایم؟ مسأله این است که جوان کجا دیده تاریخ باستانی او چیست؟ شما نسل دهه شصتی یا هفتادی هستید و دیگر نسل دهه‌های 40 و 50 نیستید. آمریکا از طریق فیلم و سریال و کارتون جوانانش را آمریکایی بار می‌آورد. جوان آمریکایی پرچم آمریکا را بزرگتر می‌بیند. من 19 خرداد 1380 در روزنامه آفتاب یزد نوشتم که «بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود».

 

ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاورده‌ایم

یعنی نگاه شما این است که مسائل اجتماعی را باید بلندمدت و از دوران کودکی ببینید و معتقدید که با طرح‌های کوتاه‌مدت نمی‌توان مسائل اجتماعی را حل کرد؟

15 اردیبهشت 82 در روزنامه جامعه نوشتم که «جوانان با پوشش خود فریاد می‌زنند». 13 آبان 95 در صفحه اول آفتاب یزد نوشتم که «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند؟» ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاورده‌ایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمی‌روند؛ برای اینکه وقتی متولد می‌شوند در گوش آنها اذان می‌گوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) می‌گذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا می‌آید؟ همین جوانان می‌آیند. بنابراین من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بی‌طهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما می‌توانید از طریق برنامه‌های تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.

ما باید فرهنگ را به جوانان منتقل می‌کردیم. اما از خودتان سؤال کنید که رادیو و تلویزیون شما چه کار کرده است؟ جوان باید ببیند و حس کند که ائمه اطهار(ع) در زندگی چه کار کرده‌اند. شما این را ترویج نکرده‌اید و حالا می‌خواهید با اجبار بگویید که حجاب را رعایت کنند. نظر مقام معظم رهبری هم این است که با مماشات و آرامش با این قضیه برخورد کرد؛ رفتارهای سلبی جامعه را ناراحت می‌کند.

امروز خوشبختانه مقام معظم رهبری کلمه «ایران» را بیشتر به کار می‌برند؛ اینها خیلی مهم است. مسأله این است که شما نمی‌توانید جلوی فضای مجازی را بگیرید. البته تربیت پدر و مادر و اعتقادات و باورهای دینی نقش بسیار زیادی دارد. من به دانشجویان سر کلاس می‌گویم مادری که لاک ناخن بزند، معلوم است که دخترش هم می‌زند.

 

تقریبا یکی دو سال پس از پیروزی انقلاب بحث حجاب شروع شد و در مقاطع مختلف هم طرح‌هایی نظیر گشت ارشاد اجرا شده ولی نتیجه آن را در خیابان‌ها می‌بینیم. به نظر شما این نوع اقدامات نتیجه مطلوبی در پی خواهد داشت؟

در طول زمان انسان به پوشش در آمده و کم‌کم لباس نشانه شخصیت و مقام شده است. ما باید از طریق رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون فرهنگ‌سازی کنیم؛ نه با زور و سرنیزه.

 

یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد

به نظر می‌رسد که پس از اعتراضات سال 1401 عدم التزام به مسأله حجاب بیشتر به چشم می‌خورد. آیا شما این فرضیه را قبول دارید؟

کاملا قبول دارم. چون به قول جامعه‌شناسان هر عملی عکس‌العملی دارد. یعنی وقتی با جامعه برخورد کنید، جامعه به شما جواب می‌دهد. یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد؛ که نمی‌دانست حجاب کردستان آن طور است. الآن دختران و زنانی که در شمال شالی می‌کارند یا جمع می‌کنند، آن طوری حجاب دارند؟! حجاب این طور نیست که همه جا را با یک چوب برانیم. ما باید بدانیم که حجاب مکانی و زمانی است و هر جایی یک نوع حجاب دارد. زن مازندرانی چادرش را به کمرش می‌بندد و شالی می‌کارد یا درو می‌کند.

باید مماشات کنیم

ما باید مماشات کنیم. جوانان الآن نوعی عناد دارند؛ چون عناد و زور دیده‌اند. بنابراین باید با آرامش رفتار کنیم. وقتی با یک زن برخورد تند می‌شود، کسانی که خاکستری هستند هم می‌گویند ای وای ناموس مردم را گرفتند.

 

شما روی تأثیر فضای مجازی، خانواده و دوستان در بروز پدیده‌های اجتماعی تأکید داشتید. با توجه به اینکه وضعیت فعلی با تورم‌های بالای 40 درصد در کشور همزمان شده است، به نظر شما این وضعیت اقتصادی کشور و به تبع آن خانواده‌ها، آیا تأثیری در مسائل اجتماعی دارد؟

 کاملا؛ اقتصاد زیربنا است. وقتی شما می‌گویید 35 میلیون آدم زیر خط فقر هستند، چه توقعی دارید؟ با حقوق 10، 12 یا 15 میلیون می‌شود زندگی کرد؟ چرا به این تورم جهنده نمی‌رسید؟

 

فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا می‌کند

یعنی اگر مسئولین بتوانند وضعیت اقتصادی را سر و سامان بدهند، در حل آسیب‌های اجتماعی هم مؤثر است؟

یکی از عوامل است؛ و همه آن نیست. مثلا طلاق در طبقه متوسط بیشتر است و در طبقه بالا به دلیل امکانات رفاهی و طبقه پایین به دلیل ارزش‌ها و هنجارهای سنتی طلاق کمتر از طبقه متوسط است. من از سال 56 تا حالا روی طلاق کار می‌کنم و ده‌ها بار چاپ شده و حتی سازمان برنامه همان سال برای کارمندان چاپ کرده است. وقتی بیکاری و فقر هست و ازدواج‌های نادرست صورت می‌گیرد، اقتصاد یکی از دلایل اصلی است ولی همه چیز نیست. فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی به طور غیرمستقیم از طریق فیلم، کارتون و سریال ترویج پیدا می‌کند.

نمی‌توانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید

فرهنگ در جامعه مؤثر هست، ولی نمی‌توانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید. چنانچه تاریخ کشورهایی مثل چین و روسیه نشان داده که فرهنگ ساخته انسان است. مثلا چرا باید چندین هزار نفر در ایام عید بر اثر سوانح رانندگی جان خودشان را از دست بدهند؟ چون فرهنگ درست نیست. جامعه‌شناسان می‌گویند تکنولوژی جامعه را هدایت می‌کند. شما امروز در خانه خودتان تحت کنترل اینها هستید و نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید. ولی باید با بالا بردن ارزش‌های فرهنگی و ملی، آن هم نه با زور، از راه غیر مستقیم و با سلوک و رفتار خودمان به تدریج این ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی را در جامعه رایج کنید.

هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم

ما باید نام بزرگانی مثل ناصرخسرو و دیگر بزرگان هویت ملی را بر خیابان‌ها و ایستگاه‌ها بگذاریم. چنانچه الآن تاجیکستان دارد انجام می‌دهد، آنها را به صحنه بیاوریم تا جوان ببیند؛ با نصیحت کردن صرف و یا سرنیزه نمی‌توانید؛ آب در هاون می‌کوبید. باید بازگشت به اصالت فرهنگی ایرانی داشته باشیم، هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم و فقط به ایران فکر کنیم. وگرنه می‌بازیم؛ و باخته‌ایم. چرا این همه فرار مغزها اتفاق می‌افتد؟ اگر آدم در وطنش بمیرد بهتر از این است که در  کشور خارجی نوکری کند.

دیگر خبرها

  • ببینید | گلایه آیت الله هاشمی از بی ارزش شدن پولی ملی/ افغانی‌ها و عراقی‌ها ما را مسخره می کنند
  • آمارسازی فروش به نفع سینمای مستند نیست/ نشانی غلط ندهیم
  • قرایی مقدم، جامعه شناس: فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا می‌کند/ نمی‌توانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید
  • ادعای زلزله شناس هلندی؛ وقوع زلزله شدید در روزهای ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت
  • ادعای زلزله شناس هلندی؛ وقوع زلزله شدید بین روزهای ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت
  • گزارش یک توقف
  • پیام تسلیت آیت الله نورمفیدی در پی شهادت مامور گلستانی فراجا
  • شاهنامه پژوه بمی در خاک آرام گرفت
  • حسینی: اقدامات دولت سیزدهم تعامل با کشورهای جهان را فراهم کرده است
  • نهضت علمی امروز میراث پرافتخار مکتب امام صادق(ع) است